به چه ميخندي تو؟
تو به اين شاخه ي خشكيده چرا ميخندي؟
كه نه دربيشه ي احساس توجايي دارد
ونه دردفتراين سقف كبود*
به چه ميخندي تو؟
شايداين زمزمه ي خسته ي اساس من است
كه توراشعرنگاهش كرده
وتوهم ساده بدان ميخندي *
به چه ميخندي تو؟
خنده هايت تلخ است *
ودگرشانه ي دلتنگي من
ازتووخاطرتنهايي خودبي زاراست*
به چه ميخندي تو؟
به جه ميخندي تو؟!...*
علي شيوايي
1388/9/9
نانگفته ها|گلچن بهترین شعرهایی که خوانده ام...